به نام خدا

وصيت امام عسگری(ع)؛ بیعت و مرجعیت:

آفتاب امامت غروب مي‌كرد زيرا خداوند اين گونه مقدر كرده بود كه اين آفتاب از پس پرده غيبت صغرا و سپس غيبت كبرا پرتو افشاني كند. از اين رو امام حسن‌عكسري (ع) بر دو بينش بسيار مهم تاكيد كرد:

جهت خواندن متن کامل به ادامه مطلب مراعه فرمایید.





ادامه مطلب...

طبقه بندی: داستان پیامبران و امامان، ،
ارسال در تاریخ جمعه 27 بهمن 1391 توسط محمد حسن قربانی

در زمان امام حسن عسکری(ع) شیعه به صورت یک قدرت عظیم در عراق در آمده بود و همه مردم می دانستند که این گروه به خلفای وقت معترض بوده وحکومت هیچ یک از عباسیان را مشروع و قانونی نمی داند بلکه معتقدند که امامت الهی در فرزندان علی (ع) باقی است.


امام حسن عسکری (ع) یازدهمین پیشوای شیعیان در سال 232 ه.ق چشم به جهان گشودند. پدر ایشان امام هادی (ع) و مادرشان حدیثه است. اعطای لقب عسکری به ایشان به جهت سکونت اجباری حضرت درمحله عسکر سامرا به دستور خلیفه عباسی می باشد.

از مشهورترین القاب حضرت می توان به زکی و ابومحمد اشاره کرد. خلفای هم عصر امام نیز المعتز بالله، المهتدی، المعتمد بوده اند.

باید گفت: در زمان امام حسن عسکری(ع) شیعه به صورت یک قدرت عظیم در عراق در آمده بود وهمه مردم می دانستند که این گروه به خلفای وقت معترض بوده وحکومت هیچ یک از عباسیان را مشروع و قانونی نمی داند بلکه معتقدند که امامت الهی در فرزندان علی (ع) باقی است.

از آنجا که خاندان عباسی می دانستند طبق روایات واخبار متواتر مهدی موعود تار و مار کننده همه حکومتهای خودکامه و از نسل حضرت عسکری (ع) خواهد بود به همین جهت پیوسته مراقب وضع زندگی او بودند تا بلکه بتوانند فرزند امام را به چنگ آورده ونابود سازند.

به هین جهت فشار واختناق در دوران پیشوای یازدهم به شدت افزایش یافت. امام حسن عسکری (ع) با وجود تمام تدابیر امنیتی وکنترل هایی که به ایشان تحمیل می شد، یک سلسله فعالیتهای سیاسی واجتماعی وعلمی در جهت حفظ اسلام و مبارزه با افکار ضداسلام انجام دادند که می توان به موارد زیر اشاره کرد:

- دفاع از آیین اسلام و پاسخ به شبهات مخالفان
- ایجاد شبکه ارتباطی وکالت با شیعیان مناطق مختلف
- حمایت وپشتیبانی از شیعیان
- تقویت وتوجیهه سیاسی رجل وعناصر مهم شیعه
- آماده سازی شیعه برای دوران غیبت امام دوازدهم

امام حسن عسکری (ع) علاوه بر موارد فوق به تربیت شاگردانی هم چون ابوعلی احمد بن اسحاق، احمد بن مطهر، ابوهاشم داود الجعفری، ابوعمر، عثمان بن سعید و ... نیز پرداختند تا بتوانند بعد از ایشان به هدایت وتربیت شیعیان مبادرت ورزند.

در خصوص نحوه به شهادت رساندن امام حسن عسکری باید گفت: در طول دوران خلفای عباسی چون معتز ومهتدی آنان همواره تلاش‏هایی را در جهت از میان برداشتن امام انجام دادند که به خواست الهی این تلاش ها بی ثمر ماند.

اما در دوران معتمد عباسی به دلیل افزایش نفوذ و محبوبیت امام (ع) در جامعه و توجه روز افزون مردم به ایشان، معتمد به شدت نگران شده و هنگامی که مشاهده می‏کند زندان و اختناق نه تنها از عظمت ایشان نمی‏کاهد بلکه بالعکس به محبوبیت ایشان می‎ افزاید به شیوه دیرینه خود یعنی به شهادت رساندن امام در حالی که شش سال بیشتر از امامت ایشان سپری نشده بود مبادرت می‏کند. امام حسن عسکری (ع) در خانه ی خود در سامرا و در کنار مرقد پدرشان به خاک سپرده شدند.




طبقه بندی: داستان پیامبران و امامان، ،
ارسال در تاریخ پنج شنبه 19 بهمن 1391 توسط محمد حسن قربانی

ازدواج حضرت محمد(ص) با حضرت خدیجه(س) به دلیل ایمان و فداکاری آن بانوی بزرگوار و آینده دین اسلام بود که بهترین ثمره این پیوند وجود اطهر صدیقه کبری فاطمه زهرا(س) و بقای نسل آن حضرت از این طریق بود.

دهم ربیع الاول مصادف با سالروز ازدواج رسول خدا حضرت محمدبن عبدالله(ص) و حضرت خدیجه(س) است. درست 25 بهار از عمر گرانبها و پربرکت پیامبر می‌گذشت که با بانوی چهل ساله‌ای به نام «خدیجه» که برترین بانوی روزگار خویش بود، پیمان زندگی مشترک را امضاء کرد و فصل جدیدی در زندگی‌اش آغاز شد.

در این گزارش با مروری کوتاه به جریان ازدواج آن دو بزرگوار که "پدر و مادر امت اسلامی" هستند سعی می‌کنیم بیشتر به ویژگی‌های این پیوند مقدس اشاره کنیم که می‌تواند برای جوانان جامعه امروز در انتخاب درست همسفران و همسران خود و ملاک قراردادن آنچه که زندگی را لذت بخش و سعادتمند قرار می‌دهد کمک و راهنمایی کند.

نگاهی به پیوند محمد امین و خدیجه کبری

ازدواج پیامبر با «خدیجه» شباهتی به ازدواج‌های شناخته شده نداشت، بلکه در نوع خود بی نظیر و دارای ویژگی‌هایی بود، چراکه این پیوند مبارک و مقدس نه ثمره زودگذر و دوستی بی پایه و اساس بود و نه برخاسته از انگیزه‌های مادی یا دیگر امور و اغراض و اهداف رایج که در ازدواج چهره‌های مشهور و سرشناس دنیا وجود دارد. و نیز هدف‌های سیاسی نیز در امضاء و تشکیل این زندگی مشترک و ساختار آن، نقشی نداشت.

همه چیز از آن سفر اقتصادی شروع شد که حضرت محمد(ص) همسفر کاروان تجاری خدیجه(س) شد هرچند فاصله زیادی میان سطح زندگی پیامبر و ثروتمندترین بانوی عرب بود، اما آن بانوی خردمند شنیده بود و خوب می‌دانست که آینده درخشان و بسیار امیدبخشی در انتظار پیامبر است. بر این اساس بود که بانوی پرشرافت حجاز، برنامه پیوند با پیامبر را تهیه کرد و خود با قداست و هوشمندی ویژه‌اش سخن را در مورد آن مطلب با پیامبر آغاز کرد و از آن حضرت تقاضا نمود که گام به پیش نهد و از راه پدرش «خویلد» یا عمویش از او خواستگاری نماید، اما پیامبر با وجود پیشگامی بهترین و ثروتمندترین بانوی جهان عرب برای پیوند با او، بهتر می‌دید که با بانویی که از نظر اقتصادی و مادی با او هماهنگ باشد زندگی مشترک را آغاز کند و به همین دلیل هم از «خدیجه» پوزش خواست و به او پاسخ مثبت نداد.

اما از آنجایی که «خدیجه» بانویی خردمند، دوراندیش، آگاه و بافضیلت بود در برابر دلیل پاسخ منفی پیامبر به ازدواج با او گفت: «آیا کسی که تصمیم گرفته است خویشتن را به پیامبر ببخشد و جان ناقابل را فدای او کند، برای او مشکل است که ثروت و دارایی خویش را نیز بر او ببخشد و هر آنچه دارد همه را نثار قدم دوست کند؟»

و با این دیدگاه بود که از پیامبر تقاضا نمود تا عموهای خویش را به خانه پدرش "خویلد" گسیل دارد و بطور رسمی از او خواستگاری کند.

عموهای پیامبر پس از شنیدن این خبر شادی بخش که در نوع خود بی نظیر بود، شگفت زده شدند و عمه‌های آن حضرت نیز با شنیدن خبر این پیشنهاد از سوی بانوی حجاز، در بهت و حیرت فرورفتند، چرا که براستی هم، رخداد شگرفی بود!! آنها به اقامتگاه بانوی حجاز شتافتند و او را از پدرش «خویلد» یا عمویش، برای پیامبر خواستگاری کردند. وقتی موضوع مهریه پیش آمد که باید مهریه‌ای درخور مقام و موقعیت بانوی بزرگ حجاز از سوی پیامبر تقدیم گردد. در این لحظات بود که دگرباره بانوی حجاز به کار جالب و شگرفی دست زد و با هدیه نمودن چهار هزار دینار به پیامبر، از آن گرانمایه جهان هستی تقاضا کرد که آن را به عنوان مهریه به پدرش «خویلد» بپردازد، گرچه در یک روایت آمده است که جناب «ابوطالب» مهریه را با سرفرازی و شادمانی از اموال خویش تقدیم داشت و پیمان زندگی مشترک به امضاء رسید.

این پیوند مبارک به بهترین صورت تحقق پذیرفت و پیامبر به تقاضای «خدیجه» به اقامتگاه او گام نهاد. از آن لحظات بیادماندنی بود که دیگر «خدیجه» همواره احساس می‌نمود که نیکبختی در کامل‌ترین شکل ممکن به او روی آورده و خورشید خوشبختی‌اش طلوع نموده است، چرا که او به بزرگترین آرزوی خویش یعنی ازدواج با پیامبر رسیده بود.

بانوی بزرگ حجاز در این زندگی مشترک پسرانی بدنیا آورد که همگی آنان در کودکی از دنیا رفتند و دخترانی به نام‌های «زینب» و «ام کلثوم» و «رقیه» و «فاطمه» به او و پیامبر ارزانی شد که کوچکترین، اما برترین و پرشکوه‌ترین آنان فاطمه (س) بود.

خصوصیات پیامبر اکرم (ص)

جوانمرد مکّه دارای ویژگی‌های خاصّی بود که توجّه خدیجه را به خود جلب نمود، دارای تقوی، معنویت، پاکدامنی، عفت، امانت داری، حسن خلق، راستگویی و صداقت بود که باعث علاقمندی خدیجه شد. وجود این همه فضایل و مکارم اخلاقی و رفتاری در پیامبر(ص) بود که ثروتمندترین زن قریش آمادگی خود را برای ازدواج با ایشان اعلام کرد. علّت پیش قدم شدن حضرت خدیجه در ازدواج با پیامبر، وجود آن همه فضیلت اخلاقی، کرامت، شرافت، اصالت خانوادگی و...... در وجود مقدس پیامبر بود.

فضایل خدیجه در قرآن و روایات
ایمان و فداکاری خدیجه

خدیجه زنی با فضلیت و دارای کمالات علمی و معنوی بود و در اثر معاشرت با پسر عمویش که عالمی دانا و دانشمند بود و به رسالت پیامبر خدا در آینده ایمان داشت، می‌دانست که رسول خدا به پیامبری خواهد رسید.

خدیجه از علمای دیگر یهود و نصاری نیز سخنانی در تأیید نبوت پیامبر شنیده بود و از همه مهم‌تر در سفر بازرگانی آن حضرت به سرزمین شام از طریق غلامش «میسره» که همراه کاروان بود، اطلاعات زیادی از کرامات و معجزات آن بزرگوار شنیده و بر عشق و ایمانش افزوده بود. لذا با ورقه بن نوفل راز دل گشود و خواهان وصلت با پیامبر شد.

همه این‌ها حاکی از ایمان خدیجه به رسالت پیامبر بود که سال‌ها قبل از بعثت آن حضرت اتفاق افتاده، لذا پس از مبعوث شدن به رسالت الهی نخستین شخصی که به وی ایمان آورد خدیجه بود.

خدیجه از نظر ایمان و عقیده به جایی رسیده بود که پیامبر و ملائکه او را دوست داشتند و بر ایمان او مباهات می‌کردند و او را افضل زنان پیامبر و جزء برترین زنان عالم و جهان معرفی می‌نمودند!

خدیجه زنی است که پیامبر خدا در حق او می‌گوید: ای خدیجه! خداوند متعال هر روز به وجود تو چندین بار به ملائکه‌اش مباهات می‌کند.

آری! خدیجه زنی بود که در اثر ایمان و فداکاری به جایی رسید که خداوند به او سلام رساند. او نه تنها این همه ناملایمات را تحمل کرد، بلکه تمام تلخی‌های سیاسی و اجتماعی آن روز را که قلب نازنین پیامبر خدا (ص) را مجروح می‌ساخت ترمیم نمود، و وی را در ادامه سیر الهی‌اش یاری داد، و مایه آرامش شوهر گشت!

مقام اولین بانوی مسلمان در قرآن

حضرت خدیجه نخستین ام‌المؤمنین است که در قرآن مجید مورد توجه بوده و به طور شخصی نیز در سوره «ضحی» آیه هشتم به نام و اوصاف او اشاره گردیده است. حضرت خدیجه پس از ازدواج با پیامبر همه اموالش را قبل از اسلام و بعد از آن در اختیار پیامبر گذاشت تا آن حضرت هرگونه که خواست آن اموال را در راه خدا به مصرف برساند.

ویژگی‌ها و پیام‌های ازدواج پیامبر و خدیجه

1- اولین پیام این ازدواج این است کسانی که به خاطر ثروت و مال و منال دنیوی با فردی ازدواج می‌کنند، با معیارهای اسلامی فاصله دارند، پس در ازدواج‌ها باید هماهنگی از نظر اقتصادی رعایت شود، همچنانکه پیامبر به این مساله توجه داشتند.

2- شناخت و آگاهی: پیامبر اسلام(ص) و خدیجه (س) با آگاهی و شناخت کامل از اخلاق، رفتار و خانواده همدیگر، ازدواج کردند، آنان، رشد یافته، بزرگ منش، خردمند، بصیر و مستقل در اندیشه و عمل بودند و با متانت، وقار و درایت تصمیم سنجیده‌ای گرفتند. چیزی که امروزه کمتر در ازدواج‌ها به آن توجه می‌شود، رشد جسمانی، عقلانی و عاطفی جوانان را در نظر نمی‌گیرند و بدون داشتن این معیارها اقدام به تشکیل خانواده می‌کنند که آسیب‌های زیادی را متوجه زندگی مشترک می‌کند.

3- مشورت: پیامبر در این باره با عموی خود، ابوطالب مشورت کردند و او را واسطه قرار دادند، خدیجه نیز با عموی خود، ورقه بن نوفل، صحبت کردند آنان در مراسمی و با حضور بزرگان دو خانواده عقد ازدواج خود را برگزار کردند.

جوانان امروز تا چه اندازه در انتخاب و گزینش همسران، با والدین و افراد آگاه و دلسوز مشورت می‌کنند؟ از تجارب دیگران چه میزان بهره می‌برند؟ آیا با یک نگاه و علاقه سطحی و یا داشتن شناخت چند روزه، برای انتخاب کافی است.

4- تجملات و ریخت و پاش‌های افراطی: یکی از بزرگترین موانع و مشکلات جوانان برای ازدواج،‌ تجملات و چشم و هم چشمی‌ها، توقعات و انتظارات بی حد و اندازه اطرافیان است، در حالی‌که سادگی و بی آلایشی در ازدواج اسلامی توصیه شده است.

5- مهریه‌های سنگین: حضرت خدیجه(س) مهریه ازدواجش را از مال خودش قرار داد و ضامن مهر خود شد. عدّه‌ای به این امر اعتراض کردند، ‌ابوطالب(ع) جواب داد: «اگر شوهران دیگر مانند فرزند برادر من باشند، زنان به گران‌ترین قیمت‌ها و بیشترین مهریه آنان را طلب خواهند کرد و اگر مانند شما باشند مهر گران از ایشان طلب خواهند نمود»

حال مقایسه کنید مهریه این ازدواج را با مهریه‌های سنگین و غیر معقول امروز که اغلب مردان توان پرداخت آن را ندارند و قرار دادن چنین مهریه‌هایی که خارج از توان اقتصادی مردان است عقد را دچار مشکل می‌کند.

6- زندگی بعد از ازدواج: بعد از ازدواج نیز، زندگی مشترک پیامبر و خدیجه (س)، الگوی کاملی از زندگی زناشویی برای مردان و زنان مسلمان است، با یک زندگی درخشان و اخلاق و رفتار خیره کننده، همه را بهت زده کردند. خدیجه در برابر فرستاده خداوند همواره فروتن و خاضع بود خود را کنیز خدمتگزار و یا همراه و همدم پیامبر می‌دانست از هیچ کوششی در خدمت رسانی به رسول خدا دریغ نمی‌کرد. تمام اموال و دارایی خود را با افتخار، در راه گسترش ندای توحید، در اختیار همسرش قرار داد، او به حق می‌دانست که خوب شوهر داری کردن، جهاد در راه خداوند است و سراسر زندگی مشترکش را اینگونه سپری کرد.

دختران و زنان و نیز مردان جامعه اسلامی باید در راه کسب نجابت، پاکی و درایت،‌ شهامت و شجاعت و وقار و متانت، خردمندی و نواندیشی، صداقت و راستگویی، سخاوت و کرامت، امانت داری و خدمتگزاری، زندگی این زوج نمونه تاریخ را الگوی عملی خود قرار دهند.

با توجه به این سخنان، می‌توان گفت: برای رسیدن به معیارهای صحیح ازدواج اسلامی باید جوانان در راه کسب تجربه و شناخت و آگاهی بیشتر، با افراد آگاه مشورت کنند و کتب مفیدی که در این زمینه نوشته شده است را بخوانند، بین ملاک‌های واقعی و غیر واقعی تمایز قائل شوند و خود را اسیر معیارهای خیالی و خود ساخته و خرافی نکنند. تجملّات و توقعات بیش از اندازه را کنار بگذارند و واقعیات را آنگونه که هست بپذیرند. مهریه‌های سنگین را قبول نکنند. به اخلاق و رفتارهای مطلوب و ارزشی بهای بیشتری بدهند و زندگی مشترک خود را بر پایه‌های صداقت، صمیمیت، احترام و محبت بنا گذاری کنند.

آری اغلب طلاق‌ها، برخی از جرم‌ها و رواج فحشا، اسراف، تأخیر ازدواج، نابسامانی روابط همسران همه و همه ناشی از فاصله گرفتن از الگوهای دینی است.




طبقه بندی: داستان پیامبران و امامان، ،
ارسال در تاریخ پنج شنبه 19 بهمن 1391 توسط محمد حسن قربانی

هفدهم ربیع الاول سالروز ولادت یگانه آفتاب بشریت حضرت محمد (ص) است.ولادت آن حضرت همراه با معجزات و اتّفاقاتي است که نشان از رخ دادی بزرگ دارد.

پيامبر اکرم حضرت محمّد ـ صلي الله عليه و آله ـ در هفدهم ربيع الاول[1] و در سالي که اصحاب فيل براي خراب کردن کعبه معظّمه وارد مکّه شدند به دنيا آمد[2] .

از حضرت صادق ـ عليه السلام ـ روايت شده است که ابليس به هفت آسمان مي‌رفت و خبرهاي سماويّه را مي‌شنيد، وقتي که حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ متولّد شد او را از سه آسمان منع کردند و چون پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله ـ متولّد شد او را از همة آسمانها منع کردند و شياطين را با تيرهاي شهاب از درهاي آسمان راندند، پس قريش گفتند: حتماً وقت تمام شدن دنيا و آمدن قيامت است که اهل کتاب (يهود و نصاري) ذکر مي‌کردند و ما شنيديم، عمرو بن اميه که داناترين اهل جاهليّت بود گفت: نگاه کنيد به ستاره‌هاي معروف که مردم با آنها زمانهاي زمستان و تابستان را مي‌شناسند اگر يکي از آنها بيفتد، بدانيد وقت آن است که همة خلايق هلاک شوند و اگر آنها به حال خود و ستاره‌هاي ديگر ظاهر شوند پس امر غريبي اتّفاق خواهد افتاد.[3]

وقتي رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ متولّد شد، ديوها رانده شدند و مردم را زمين لرزه اي فرا گرفت که به همه جاي دنيا رسيد تا آنجا که کليسا ها ويران گشت و چيزي که جز خدا پرستش مي‌شد از جاي خود کنده شد و ستارگاني هويدا گشت که پيش از آن ديده نمي‌شد و کاهنان يهود از آن در شگفت ماندند.[4]

ايوان کسري بلرزيد و چهار کنگره آن افتاد و آتشکدة فارس که هزار سال خاموش نشده بود در آن شب خاموش شد و داناترين علماي مجوس در آن شب در خواب ديد که شتراني عربي اسباني سرکش را مي‌کشند و از دجله گذشتند و داخل بلاد ايشان شدند،[5] و طاق کسري از ميانش شکست و دو حصّه شد و آب دجله شکافته شد و در قصر او جاري گرديد و نوري در آن شب از طرف حجاز ظاهر شد و در عالم منتشر گرديد و پرواز کرد تا به مشرق رسيد، هر بتي که در هر جاي عالم بود بر رو افتادند و درياچه ساوه که سالها آن را مي‌پرستيدند فرو رفت و خشک شد و وادي سماوه که سال ها بود کسي آب در آن نديده بود آب در آن جاري شد.[6]

 تخت هر پادشاهي در آن صبح سرنگون شده بود و جميع پادشاهان در آن روز لال بودند و سخن نمي‌توانستند بگويند و علم کاهنان ـ پيشگويان ـ برطرف شد و سحر ساحران باطل شد وهر کاهن و پيش گوئي که بود ميان او و همزادي که داشت و خبر ها را به او مي‌داد جدايي افتاد و قريش در ميان عرب بزرگ شدند و ايشان را آل الله گفتند، چونکه آنان در خانة خدا بودند.[7] و آمنه مادر پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله ـ گفت: که چون پسرم بر زمين رسيد دست ها را بر زمين گذاشت و سر به سوي آسمان بلند کرد و به اطراف نظر کرد پس از او نوري ساطع شد که همه چيز را روشن کرد و به سبب آن نور قصرهاي شام را ديدم و در ميان آن روشني صدايي شنيدم که قائلي ـ گوينده‌اي ـ مي‌گفت: زاييدي بهترين مردم را، پس نام او را محمّد بگذار.[8]

از حضرت امير المؤمنين ـ عليه السلام ـ روايت شده است؛ که چون آن حضرت متولّد شد بت ها که بر کعبه گذاشته بودند همه بر رو افتادند و چون شام شد اين ندا از آسمان رسيد که: جاءَ الحق و زهق الباطل إنَّ الباطل کان زهوقا؛[9] حق آمد و باطل نابود شد همانا باطل نابود شدني است.[10] و جميع دنيا در آن شب روشن شد و هر سنگ و کلوخي و درختي خنديد و آنچه در آسمانها و زمين ها بود تسبيح خدا گفتند و شيطان گريخت و مي‌گفت: بهترين امّتها و بهترين خلايق و گرامي ترين بندگان و بزرگ ترين عالميان محمّد ـ صلي الله عليه و آله ـ است.[11]

مرحوم طبرسي در کتاب احتجاج از امام موسي ـ عليه السلام ـ روايت کرده است که چون پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله ـ از مادر متولد شد، دست چپ را بر زمين گذاشت و دست راست را به سوي آسمان کرد و لبهاي خود را به توحيد به حرکت آورد و از دهان مبارکش نوري ساطع شد که اهل مکّه قصرهاي بصري و اطراف آن را که از شام است ديدند و قصرهاي سرخ يمن و نواحي آن را و قصرهاي سفيد اصطخر فارس و حوالي آن را ديدند و در شب ولادت آن حضرت دنيا روشن شد تا آن که جنّ و انس و شياطين ترسيدند و گفتند در زمين امر غريبي رُخ داده است.

ملائکه را ديدند که فرود مي‌آمدند و بالا مي‌رفتند و تسبيح و تقديس خدا مي‌کردند و ستاره ها به حرکت آمدند و در ميان هوا مي‌ريختند.[12] و در آن وقت شيطان در ميان اولاد خود فرياد کرد تا همه نزد او جمع شدند و گفتند: چه چيز تو را آشفته ساخته است اي سيّد ما، گفت: واي بر شما از اول شب تا حال احوال آسمان و زمين را متغيّر مي‌يابم و بايد که حادثه عظيمي در زمين واقع شده باشد که تا عيسي به آسمان رفته است مثل آن واقع نشده است، پس برويد و جستجو کنيد که چه امر غريبي حادث شده است، پس متفرّق شدند و گرديدند و برگشتند و گفتند چيزي نيافتيم، ابليس بزرگ شيطانها گفت که دانستن اين، کار من است، پس جستجو کرد در تمام دنيا تا به حرم رسيد، ديد ملائکه اطراف حرم را فرو گرفته اند، چون خواست که داخل شود ملائکه بر او بانگ زدند و او برگشت؛ پس کوچک شد مانند گنجشکي و از جانب کوه حري داخل شد، جبرئيل گفت: برگرد اي ملعون، گفت: اي جبرئيل يک سوال از تو مي‌کنم، بگو امشب در زمين چه اتّفاقي افتاده است، جبرئيل گفت: محمّد ـ صلي الله عليه و آله ـ که بهترين پيغمبران است امشب متولّد شده است، پرسيد که آيا مرا در او بهره اي هست؟ گفت: نه، پرسيد آيا در امّت او بهره دارم؟ گفت: بلي، ابليس گفت: راضي شدم.[13]




طبقه بندی: داستان پیامبران و امامان، ،
ارسال در تاریخ پنج شنبه 19 بهمن 1391 توسط محمد حسن قربانی

حضرت یحیی بن زکریا یکی از پیامبران بنی اسرائیل است که نام مبارک ایشان پنج بار در قرآن آمده است. چنانکه قبلاذکر شده،حضرت زکریا(ع) با بانویی به نام ایشاع (یا حنانه) خاله حضرت مریم (ع) ازدواج کرد. سالها گذشت وهر دو به سن پیری رسیدند ولی دارای فرزند نشدند.سرانجام زکریا (ع) در کنار محراب مریم (ع) غذاها میوه های بهشتی دید، دریافت که باید امیدوار خدا بود، با اینکه صد و بیست سال از عمرش گذشته بود وهمسرش 98 سال داشت از درگاه خداوند تقاضای داشتن فرزند  کرد. سرانجام فرشتگان به او بشارت دادند که خداوند پسری به نام یحیی (ع) به تو عطا خواهد کرد ، و چنین نامی تا کنون کسی نداشته است. حضرت یحیی (ع) در کودکی به مقام نبوت رسید ، و خداوند در همین سن.....

جهت خواندن ادامه داستان به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.





ادامه مطلب...

طبقه بندی: داستان پیامبران و امامان، ،
ارسال در تاریخ پنج شنبه 12 بهمن 1391 توسط محمد حسن قربانی

در ابتدای نبوت ادریس پادشاهی ستمگر به نام یبوراسب زندگی می کرد . روزی پادشاه در ضمن تفریح خویش از سرزمین سرسبزی عبور کرد آنجا به شخصی مومن و معتقد تعلق داشت که از مسلک و روش پادشاه رویگردان بود ، پادشاه از وی خواست تا بصورتی آن ملک را بدو واگذار نماید . شخص مومن پاسخ داد خانواده ام بدان محتاجتر می باشند ، پادشاه با حالتی افسرده و غضبناک به قصر بازگشت

جهت خواندن ادامه داستان به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.





ادامه مطلب...

طبقه بندی: داستان پیامبران و امامان، ،
ارسال در تاریخ پنج شنبه 12 بهمن 1391 توسط محمد حسن قربانی

یونس بن متی، ملقب به «ذوالنون»، از پیامبران بنی اسرائیل بود که پس از حضرت سلیمان بر مردم نینوا مبعوث گشت.

نام یونس چهار بار و لقبش، ذوالنون، یک بار در قرآن آمده و سوره ای نیز به نام او در قرآن وجود دارد.

قصه قرآنی یونس علیه السلام موجز و مختصر است؛ ولی در احادیث اهل بیت با بسط و تفصیل بیش‌تری بازگو شده است.

جهت مشاهده داستان زندگی این پیامبر به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.





ادامه مطلب...

طبقه بندی: داستان پیامبران و امامان، ،
برچسب ها: داستان پیامبران، داستان، ،
ارسال در تاریخ جمعه 6 بهمن 1391 توسط محمد حسن قربانی

داود علیه السلام براریكه سلطنت بنی اسرائیل تكیه زده و در اختلافات و درگیری آنها قضاوت و داوری می كرد، امور سیاست و اقتصاد قوم را به درایت و كفایت اداره می كرد و هر روز بنی اسرائیل نزد داود می آمدند و سرگذشت زندگی و مشكلات خویش را بیان می داشتند و نزاعهای خود را تشریح و استدلال می كردند و داود هم در تمام موارد با عدل و داد حكم می نمود.

جهت مطالعه ادامه این داستان به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.





ادامه مطلب...

طبقه بندی: داستان پیامبران و امامان، ،
ارسال در تاریخ جمعه 6 بهمن 1391 توسط محمد حسن قربانی

حضرت يعقوب دوازده پسر داشت که يوسف و (بنيامين) کوچکترين آنها بودند و يعقوب آن دو را بيشتراز بقيه پسرانش دوست مي‌داشت. يوسف و بنيامين با بقيه برادرانشان از دو مادر بودند.

جهت خواندن ادامه این داستان به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.





ادامه مطلب...

طبقه بندی: داستان پیامبران و امامان، ،
ارسال در تاریخ جمعه 6 بهمن 1391 توسط محمد حسن قربانی

یعقوب نزد پدرش اسحاق که پیرمردی مسن و سالخورده و پشت خمیده بود، رفت و گفت‌: پدر جان‌! من از عیصو، برادرم به تو شکایت می‌کنم و از تهدیدها و تشرهای او به تو روی آورده‌ام و کمک می‌خواهم‌، زیرا که از زمانی که تو به چشم توجه و اهمیت‌، من را مورد نظر قرار داده‌ای و برای من دعای خیر و برکت نموده‌ای و نسلی پاکیزه و ملکی موروثی و زندگی مرفه و آسوده‌ای برای من پیش‌بینی نموده‌ای، این دعاها و آرزوهای تو برای من‌، باعث حسودی وی به من و کینه او از من گشته است و علایم و نشانه‌هایی راکه تو در من یافته و بدان اظهار امیدواری نموده‌ای، نمی‌پذیرد و با سخنان تندش آزارم می‌دهد و با کنایه‌هایش مرا تحقیر می‌کند و با تهدید و توبیخش من را می‌ترساند تا جایی‌ که چیزی به نام محبت بین ما باقی نمانده و رابطه‌ی برادریمان از هم ‌گسسته است‌.





ادامه مطلب...

طبقه بندی: داستان پیامبران و امامان، ،
ارسال در تاریخ پنج شنبه 5 بهمن 1391 توسط محمد حسن قربانی
صفحه قبل 1 صفحه بعد
مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
.:
By Ashoora.ir & Blog Skin :.
قالب وبلاگ